این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
گیاهان دارویی به گیاهانی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تمام یا اجزایی از آن به صورت تازه ، خشک شده و یا مواد موثره استخراجی از آن به منظور اثرات بهداشتی،پیشگیری و درمانی در بدن انسان، حیوانات و دیگر گیاهان به کار می رود، و یا در واقع گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندامهای آنها حاوی ماده موثره است. این ماده که کمتر از ۱٪ وزن خشک گیاه را تشکیل میدهد، دارای خواص دارویی مؤثر بر موجودات زنده است . این گیاهان از زمان پیدایش بشر در مکانهای مختلف بوجود آمده اند و باعث زیبایی این دنیا شده است. تاریخچه پزشکی و درمان در ایران به دوران آریایی، در حدود 7000 سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد و نیز نخستین نوشته ها و نسخه های به دست آمده از گیاهان دارویی در تمدن های مهم دنیا نظیر ایران باستان، مصر، خاورمیانه، یونان باستان، هند و چین به 3000 سال قبل از میلاد بر می گردد. نخستین پزشک آریایی به نام تریتا یا آتروت نام داشت. شخصی بود دانا و توانا که برای نخستین بار ناخوشی و تب ناشی از زخم شمشیر و نیزه را درمان کرد. از ارزشمندترین منابع قدیم طب سنتی است ابوعلی سینا پزشک و فیلسوف ایرانی آن را به رشته تحریر درآورد در این اثر گرانبها ۸۱۱ داروی گیاهی و خواص درمانی آنها را معرفی کرد با کمال افتخار در حال حاضر اثر این دانشمند بزرگ ایران زمین به عنوان یکی از منابع مهم در دانشگاه های پزشکی سراسر دنیا مورد تدریس و مطالعه قرار می گیرد
در ایران حدود ۸۰۰۰ گونه گیاهی موجود است که از این تعداد ۲۳۰۰ گونه جزء گیاهان معطر و دارویی از این تعداد ۴۵۰ گونه در عطاریهای ایران به فروش میرسند که 50 گونه رقابتی هستندکه ایران بیشترین صادرات را در زمینه زعفران و گل محمدی دارد.
۲- طبقه بندی بر اساس نوع ماده مورد مصرف گیاه
الف- برگ و جوانه
ب- بذر یا میوه
پ- ساقه یا پوست ساقه
ت- ریشه، غده یا پوست ریشه
ث- صمغ یا شیرابه و.
۱- طبقه بندی بر اساس مواد موثره گیاهی
در این طبقه بندی سه گروه اصلی و چند شاخه فرعی موجود است.
گروه اول شامل روغن های فرار
گروه دوم شامل گلیکوزید ها
گروه سوم شامل آلکالوئید ها
گروه های فرعی شمال تانن ها، فلاون. ها، فلاونوئید ها، موسیلاژ ها و. می باشند.
آویشن :
آویشن گونه و اسم های مختلفی دارد که نام های دیگر این گیاه کاکوتی ،اٌورشم، آویشم، افشن، آس بویه، اوشن،آذربه، آذر روبه، اشمه کوهی، علف کبک، کلیک اوتی، کهلیک اوتی.
آویشن گیاهی است نحیف و بوته مانند و از گیاهان دارویی ای است که در فصل بهار از دامنه کوه یا مزارع پرورش گیاهان دارویی جمع آوری می شود.و در حوزه ی درمان و غذا بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و طبع آویشن گرم و خشک است.
برخی از خواص آویشن :
درمان آکنه، حفظ سلامت پوست، تحریک رشد مو، درمان شوره سر، خواص ضد التهابی ، درمان سوء هاضمه، سلامت استخوان، کنترل فشار خون، درمان گرفتگی های عضلانی، بهبود بینایی، خواص ضد باکتریایی، پیشگیری و درمان کم خونی، سلامت دهان و دندان ، تقویت سیستم ایمنی بدن، خواص دیورتیک آویشن، خواب آرام و کاهش خستگی، ویژگی های ضد سرطان، آویشن در درمان سرفه و گلودرد بسیار توصیه شده است ، معالجه بیماری مجاری تنفس فوقانی از قبیل برونشیت و آسم ، ضد اسپاسم، رفع تنگی نفس، درمان سیاه سرفه، برونشیت، عفونت ریه، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و برای درمان نفخ و گرفتگی های عضلانی استفاده می شود.
جوشانده آویشن برای درمان اسهال و پیچش روده استفاده می گردد.دم کرده آویشن برای درمان عفونت گوش میانی، نفخ و تهوع استفاده می شود،حمام آویشن در طب سنتی به عنوان درمانی التیام بخش به افرادی که دچار گرفتگی و دردهای عضلانی و مفصلی به خصوص روماتیسم هستند توصیه شده است.به دلیل وجود تیمول و کارواکرول در این گیاه حاوی اثرات ضدقارچی و ضدباکتریایی قوی است.
گرد آورنده : ملیحه اینانلو
کودک درون
کودک درون در واقع بیان کننده حالتی از روحیات ما است که با احساسات ما سرو کار دارد سن کودک درون تغییر نمیکند و ومنطق آن لذت ورنج است
شخصیت همه ی انسان ها برگرفته شده از : والد، بالغ ،کودک،
والد: امر ونهی ها باید ها و نباید ها پدرانه ومادرانه ی ما است ،افکاری که انسانها از فرهنگ ،مذهب و عقاید کسب کرده اند
بالغ:در هر موضوعی کمک میکند که ابتدا جمع اوری اطلاعات بکنیم و بعد به تحلیل سود و زیان بپردازیم
کودک: تجربیات هر انسانی است که از زمان کودکی خود اموخته است
در هر فردی این سه حالت به اشکال مختلفی وجود دارد انسان ها با شناخت این سه حالت میتوانند کودک درون خود را شناخته و به زندگی خود معنا و مفهوم دیگری بدهند
کشف کودک درون
کودک درون خود را درون شما تجربه میکند حضوری قدرتمند در خودآگاه و ناخودآگاه دارد، زمانی که شاد است میخواهد زبان بگشاید عواطفش را بیان کند فریاد بزند،تصنیف بخواند ،پای کوبی کند ،بازی کند او میخواهد زندگی سراسر زندگی را شور و مستی و شادی ببیند گاهی هم که خشمگین میشود میخواهد گریه کند بغض و ناله کند و در خود فرو رود، کودک درون سرشار از احساسات است به همین دلیل حساس است
در این میان بزرگتر ها وارد میشنوند و کودک را با چالش روبه رو میکنند و میخواهند کودک به شیوه ای که آنها دوست دارند رفتار کند در این میان کودک دچار سردرگمی میشود ترسو میشود خودش چیزی میخواهد اطرافیان چیزهای دیگر و او از خود میپرسد کدام درست میگویند؟کودک میخواهد آزاد باشد اما آنها نمیگذارند ،کودک میخواهد راستش را بگوید اما آنها نمیگذارند،کودک به دروغ وادار میشود قسم خوردن را یاد میگیرد و وقتی دروغ میگویید احساسش زخمی بزرگ برمیدارد
دنیای بزرگسالان پر از حقه و دروغ است دیگران به او میگوییند تو دیگر بزرگ شدی دست از این بچه بازی ها بردار به این ترتیب خنده کم کم از لبانش رخت میبندد و او میخواهد بزرگ شود چون چاره ای ندارد چیکار کند بزرگترها این چنین خواسته اند در نتیجه کودک درون خود را نفی میکند احساساتش را محدود میکند و قفسی برای خود میسازد و میشود محبوس کلام بزرگتر ها و دیگر نمیتواند احساسش را آزادانه بیان کند .
کودک درون دیگر اون سرمستی را ندارد در نتیجه بیماری های گوناگون به سراغش میاییند منزوی و افسرده میشود،میترسد احساساتش را بیان کند میترسد از امتیازات محروم شود و خنده های او بر مبنای تایید بزرگتر ها معنا پیدا میکند اینجا دیگر بزرگتر ها پیروز هستند و خیالشان راحت است که دیگر کودک درون قدرتی ندارد و تلاش میکند مهر و محبت دیگران را جلب کند وارد بازی های نمایشی میشود محبت را گدایی میکند و حاضر است هر تحقییر و ذلتی را بپذیرد اما او را دوست بدارند حاضر است کتک بخورد تنبیه شود اما او را ترک نکنند حاضر است خاری را بپذیرنند اما تاییدش کنند او دیگر انرژیش را صرف نو آوری و خلاقیت نمیکند بلکه می آموزد که وارد رقابت با بزرگتر ها شود و میدود تا عقب نماند پس به اجبار با تمام استرس ها و اضطرابها درگیر و با تمام بیماری های جسمی درگیر میشود و همیشه خود را با دیگران مقایسه میکند خودش را کوچک تر از دیگران میبیند احساس کمبود میکند و کمکم با عقده های حقارت دست به گریبان میگردد .
کودک درون در دنیای توقعات دیگران کمکم به واسطه ی رقابت و مقایسه پی در پی عصبی میشود و میکوشد تا خودش را اثبات کند.
حال دیگر کودک دلش به زندگی نمیرود پر از زخم است پر از رنج است او احساس باخت میکند بین مرگ وزندگی رفت و آمد میکند وگاهی هم بازی مرگ میشود.
حال تلاش کنیم او را زنده کنیم بگذاریم بازی کند ،احساساتش را بیان کند ،بخندد،نقاشی بکشد شادی سر دهد پای کوبی کند تلاش کند خلاقیتش بازگردد
خالق هستی از طریق کودک درون گفت و گو میکند
سه گام به سوی کودک درون
اولین قدم: او را درون خود پیدا کنید
دومین قدم: او را به خوبی بشناسیم
سومین قدم: با او زندگی کنیم
کودک درون در دوران بزرگسالی سه بخش اساسی دارد
افکار
احساسات
رفتار
افکار کودک درون در افکار والدانه ریشه دارد چرا که که کودک به نوار ضبط شده میماند که قدرت تجزیه و تحلیل قوانین دستورات و توصیه های والد را ندارد لذا اگر افکار و قوانین والد منطقی باشد به یقین به کودک درون منتقل میشود واگر این افکار بیمارگون و عصبانی باشد باز هم تاثیرات منفی خود را به جای میگذارد .
والد سرزنشگر مجموعه ای از دستور هارا به او القا میکند و مجموعه ای از آنها را هم والد نوازشگر القا کرده است پس به نوعی میتوان کودک درون را بازتاب اندیشه های والد به شمار آورد
احساسات کودک درون هیجانات و احساسات کودک درون بازتاب احساسات و عواطف والد درون افراد است. اگر والد سخت گیر بر فرد حاکی شود بی گمان کودک درون نتوانسته احساسات واقعی خود را بروز دهد ولی اگر والد نوازشگر فرد فعال باشد او هم احساسات سر زنده و شادی دارد
رفتار، ما از طریق رفتار یک فرد میتوانیم بفهمیم اوضاع رفتاری شخص به چه شکل هستش نوع رفتار بیانگر احساسات و افکار کودک درون هر فردی است.پس کودک درون حالتی از شخصیت فرد است در شکل افکار احساسات و رفتار خود را به دیگران نشان میدهد
گرد آورنده:شاهین ترکی
مزایای سرمایهگذاری در بورس
سرمایهگذاری در سهام چندین مزیت مهم دارد و به خاطر این مزیتها میتواند گزینه خوبی برای سرمایهگذاری باشد؛
مزیت اول – برای سرمایهگذاری در سهام، نیاز به سرمایه زیادی ندارید. حداقل خرید سهام در سیستمهای معاملات آنلاین که امروز همه از آنها استفاده میکنند فقط 102 هزارتومان است. اما برای اینکه فعالیت و زمانی که شما صرف میکنید واقعا ارزش داشته باشد، بهتر است حداقل 5 میلیون تومان سرمایه داشته باشید.
بسیاری از افراد هستند که 2 میلیون، 3 میلیون، 5 میلیون یا بیشتر پسانداز کردهاند و مایلند آنرا به گردش درآورند و از این طریق سودی نصیب خود سازند. با این مبالغ کم معمولا هیچ کسبوکاری نمیتوان راهاندازی کرد و به همین دلیل است که بورس جای خود را در بین افراد زیادی که سرمایه کمی دارند باز کرده است.
مزیت دوم – سرمایه شما قابل نقد شدن است. اگر شما برفرض مثال 10 میلیون تومان داشته باشید و آن یک کسب و کار راهاندازی کنید، در صورتی که تصمیم بگیرید کسبوکارتان را تعطیل کنید وسایل زیادی روی دستتان خواهد ماند (مثلا وسایل مغازه یا کارگاه یا…) اما سرمایهگذاری در بورس فقط خرید برگه سهام است و اگر سهم درستی را انتخاب کرده باشید که نقدشوندگی بالایی داشته باشد، فورا میتوانید سهام خود را بفروشید تا کارگزار 3 روز بعد، مبلغ حاصل از فروش سهام را به حساب بانکی شما واریز کند.
مزیت سوم – خرید و فروش سهام در همه جا و در هرزمان قابل انجام است. فرقی نمیکند کجای دنیا باشید، فقط کافیست با یک کامپیوتر به اینترنت متصل شوید و معاملات دلخواهتان را از طریق پلتفرمهای معاملاتی متنوع که برای موبایلها، تبلتها و کامپیوترها ساخته شده انجام دهید.
به همین دلیل است که شغل معاملهگری سهام، یا خرید و فروش در سایر بورسها و بطور کلی معاملهگری در بازارهای مالی، رویای خیلی از افراد در دنیاست. چون به آنها آزادی میدهد و این افراد، سبک زندگی با پرستیژ و متفاوت با اشخاص شاغل را میتوانند داشته باشند.
مزیت چهارم – میتواند برای شما ثروت عظیمی ایجاد کند. در پتانسیل بازارهای مالی برای ایجاد ثروت شکی نیست، اما کسب ثروت از طریق سرمایهگذاری در سهام واقعا کار هرکسی نیست و نیاز به کسب مهارت و تجربه بالا دارد.
گردآورنده:محبوبه عظیمی
خوشحالی حسی است فقط و فقط مربوط به اکنون.
در حال حاضر، در همین لحظه، حال ما یا اکنون ما، خوب است (خوش حالیم) یا بد (بد حالیم) و این را فقط فرمانده وجود ما یعنی همان ذهن تعریف میکند که حال ما خوب است یا بد.
ذهن مقوله پیچیده و عجیبی است، از زمان بدو تولد (یا به روایت یونگ خیلی پیش از آن) تمام تجربیات و وقایع زندگی ما را ثبت میکند و آرام آرام حلقههای زنجیر سرنوشت ما را میسازد. تفسیرها و تأویلهای ذهن از پیشفرضهای واردشده به آن شکل میگیرد و همین تفسیرها منشأی تشکیل پیشفرضها در زندگی ما میگردد و طی فرمول نسبتاً سادهای زندگی ما را پیش میبرد.
ترس میتواند مثال خوبی برای روشنترشدن موضوع باشد، اینکه اولین بار چگونه ترسیدیم و ترس چه تجربهای در ذهن ما به جا گذاشته ما را شرطی میسازد، تجربیات را تعمیم میدهد و عامل بازدارندهای را در ما بوجود میآورد. این قانون آفرینش است و قطعاً بدون خطاست، زیرا انسانها میبایستی تجربهها را ثبت میکردند و از تکرار آن (برای زندهماندن) جلوگیری مینمودند، ولی مشکل اینجاست که انبوهی از پیشفرضها و تجربیات اندوختهشده در ذهن، دستگاهی در وجود ما میُسازد به نام ضمیر ناخودآگاه که انگار نام آنرا باید ضمیر تمام آگاه بگذاریم، زیرا تمام عکسالعملها و بعضاً تصمیمگیریهای ما توسط این قوه آگاهی رقم میخورد. او با یادآوری خاطرات تلخ گذشته ما را از خطر مصون میدارد و گامهای ما را برای جلورفتن سست میکند، زیرا پیشفرضهای فراوانی برای شکست دارد!
این ذهن برای انسان اولیه طراحی شده و پس از آن با پیشرفت بشریت پیشرفت کرده ولی اصل وظیفه خود یعنی محافظت از ما را قویاً حفظ نموده است.
خوشحالها نحوهی تسلط بر این ذهن را میدانند و با استفاده از تمرینها و تکنیکهایی، ذهن خود و ضمیر ناخودآگاه خود را مدیریت میکنند. انسانی که در ذهن خود زندگی میکند، خوشحال نیست، زیرا حالی وجود ندارد که خوش باشد، صرفاً گفتگوهای ذهنی است که در جریان بوده و انسان را به گونهای شرطی و عکسالعملی هدایت میکند.
همین حالا و همین شرایطی که مشغول مطالعه این مقاله هستید را در نظر بگیرید، لطفاً چند لحظه دست از خواندن بکشید و مانند یک ناظر بیرونی نگاه کنید که اینک چه اتفاقی برای شما در حال افتاده است؟ انگار دو موجود در سر شما هستند که دارند مدام با هم مذاکره، گفتگو، بحثوجدل میکنند. بعضاً شما را به گذشته میبرند، بعضاً شما را به قضاوت وا میدارند و بعضاً ترس از آینده را به جان شما میاندازند.
شما کتاب میخوانید، رانندگی میکنید، تلویزیون تماشا میکنید. در جلسهای حضور دارید اما در سر شما چیز دیگری میگذرد! و مدام این گفتگو در جریان است و سوال ساده من اینست که چند درصد از زمانی که بیدار هستید، زمان حال را درک میکنید و از این گفتگوهای ذهنی فارغ هستید؟ چند سوال دیگر دارم: وقتی به گذشته میروید چه چیزی را میکاوید؟ آیا به جز اینست که بعضاً از تأسف و غمخواری و اندوه احساس لذت میکنید و از مسئولیت در حالبودن شانه خالی میکنید؟ آیا ترجیح میدهید در فضایی مجازی و توهمی که همان خاطرات است زندگی کنید، برای اینکه اقدام و حرکت سخت و دشوار به نظر میرسد؟ واقعاً امکان برای بازگرداندن گذشته، سفر در زمان و تغییر گذشته وجود دارد؟
بازی دیگر ذهن، برهمزدن نقشهها و قانعکردن ما به حضور در آینده است. آیندهای مبهم که هنوز فرا نرسیده ولی ما غرق در آن هستیم! برای خود نقشه میکشیم. شکست میخوریم، پیروز میشویم، غرق در شعف و غصه میشویم و دست آخر دچار اضطراب میشویم یکی بابت اینکه عمر دارد میگذرد و من از آن بهره مطلوب را نمیبرم و دیگر اینکه اگر فردا چنین و چنان شود چه بلایی سر من خواهد آمد؟!
تمام اینها ما را از زندگیکردن، بهرهبردن از لحظه و حال و خوشحالی باز میدارد.
بودن در حال اساس خوشحالی
خداوند، خالق کائنات است. کائنات چیست؟ بینهایت! بیانتها! و این به چه معنی است؟ آیا میتوانیم زمانی برای کائنات تعریف کنیم؟ آیا اصولاً میتوانیم مکانی برای این بیانتها و بینهایت تعریف کنیم؟ قطعاً خیر! خداوند به عنوان خالق هستی مستقل از مکان و از زمان است و این به چه معنی است؟
همه چیز در حال وجود دارد گذشته و آینده و حال یکی هستند و آن همان حال است. حال، خالق است. از خالق متعال بگذریم، به انسانهای خالق نگاه کنیم. هنرمندان، نویسندگان، شعرا و تمام کسانی که در طول زندگی خود اثری را خلق میکنند.
بهترین زمان زندگی آنها، زمانی است که در حال خلق اثر خود هستند و اگر از آنها سوال کنی که در آن لحظات خلق اثر به چه میاندیشیدی قطعاً خواهدند گفت که به هیچ! تنها محو کار خود و مشغول کار خود بودم! و هر آن که از حال غافل میشدم و تمرکز و حضور خود را از دست میدادم، اشتباهی در کارها رخ میداد!
ذهن رهاشده از گذشته و آینده، ذهن خلاق است و قدرتی ماورایی مییابد که در آن نور خلاقیت تابیده و باعث خلق اثر میگردد. به همین سادگی!
بودن در گذشته و نگرانی از آینده، در هر لحظه از زندهبودنمان ما را از زندگیکردن باز میدارد، از حرکت باز میدارد، از خوشحالی باز میدارد. گفتگوهای ذهنی مادام گذشتههای تلخ را و تجربیات ناکامیها را به ما یادآوری میکنند و ترس از آینده را به جان ما میاندازند، بنابراین امید را از ما میگیرند و انسان ناامید چارهای ندارد جز اینکه بصورت توهمی شاد و غمزده باشد و یا دچار روزمرگی شود.
تکنیکهای موثری برای رهایی از گذشته و آینده وجود دارد، ولی گام اول پذیرفتن این واقعیت است که حضور ما در لحظه و درک لحظه تنها راه موثر بودن در زندگی، زندگیکردن و همانا خوشبختی و خوشحالی است.
نویسنده :حسین پوراشرفی
ما برای خوشحالی نیاز به ابزارهایی داریم و همچنین یک محیط مناسب، محیط مناسب، فقط و فقط زمان حال است و رهایی از گذشته و آینده ولی کافی نیست تا بتوانیم خوشحالی را تجربه کنیم، به ابزارهای نیاز داریم:
■ بودن در اجتماع، دوستگزینی و اجتناب از تنهایی
✓ اثرات دوستگزینی بر افراد
دوستی با بحث بالارفتن حس تعلق و تعهد میگردد و به نوعی به زندگی معنی میدهد. خوشحالی شما را بالا میبرد و از استرس شما میکاهد. اعتماد به نفس و خود با ارزشدیدن را بالا میبرد و همچنین در زمانهای بد زندگی، مانند طلاق، بیماریهای جدی، از دستدادن شغل و یا از دستدادن عزیزان آسیبپذیری شما را کمتر میکند.
دوستها در زندگی ما نقش مهم و اساسی دارند تا جایی که اثبات شده دوستگزینی میتواند باعث افزایش طول عمر گردد. دوستی، ما را نجات میدهد و باعث تقویت بخشی از مغز که به ما فرمان شادی میدهد، میگردد و بنابر همین اتفاق است که ما پیگیری میکنیم تا با دوستان خود معاشرت کنیم.
دوستگزینی حتی سیستم ایمنی بدن ما را نیز بالا میبرد!
✓ اثرات مفید کار گروهی
• پرورش خلاقیت و شکوفایی آن در کار تیمی
• ترکیبکردن نیروهای مکمل و به عبارتی پُرکردن پازل پروژه توسط تکتک افراد
• بالابردن قدرت اطمینان
• آموزش مهارتهای به اتفاق نظررسیدن (Conflict Resolution)
• احساس مالکیت در فضایی گستردهتر
• بالابردن قدرت ریسکپذیری درست (Healthy thy Risk -Taking)
✓ اثرات مخرب تنهایی
تنهایی و تنهاگزینی ناآگاهانه و یا اجباری، باعث بالارفتن فشار خون، کلسترول و چاقی میشود. تنهایی باعث تمرکز کورتیزول در بدن میگردد و تداوم کورتیزول بالا در سطح خون میتواند باعث مشکلات تغذیه، فشارهای عصبی و استرس گردد که اینها باعث مشکلاتی نظیر بیماریهای قلبی، بیخوابی و اضافه وزن میگردند.
■ جوانسازی سیستم عصبی مغز
✓ برای توضیح جوانسازی مغز توجهتان را به ترجمه مصاحبه با ساندرین تارت جلب میکنم.
تولید عصبهای جدید تا جایی مهم است که متوقفشدن آنها اثر مستقیمی بر روی افسردگی اشخاص دارد.
ایشان صحبت از پدیدهای به نام نوروژنز مینماید که این به معنی تولید سلولهای عصبی توسط بزرگسالان است.
هیپوکامپوس بخش مرتبط با یادگیری در انسان است این بخش طوسی رنگ در مرکز مغز واقع شده و جایگاه دانستههای قدیمی ما میباشد. این بخش برای یادگیری حافظه، خلقوخو و احساسات عاطفی بسیار پراهمیت است. با این حال، چیزی را که تازگی فهمیدیم این است که یکی از بخشهای ویژه در مغز هست که عصبهای نو را میتواند تولید کند.
جونز فریسن از انستیتو کارولینکا برآورد کرده که روزانه 700 عصب نو در هیپوکامپوس ساخته میشود و بدین ترتیب زمانی که به پنجاه سالگی میرسیم، تمام عصبهایی را که در زمان تولد داشتیم، با عصبهای بزرگسالی تازه متولدشده جایگزین کردهایم.
عصبهای نو تا جایی مهم است که اولاً برای یادگیری و حافظه مهم هستند و ثانیاً در صورت متوقفنمودن تولید آنها، بخش معینی از توانایی یادگیری مثلاً برای تشخیص فاصله و فضا و اینکه چطور راهتان را در شهر پیدا کنید، مختل خواهد شد.
ما هنوز در حال فراگیری چیزهای زیادی هستیم و عصبها نه تنها برای ظرفیت حافظه مهم هستند، بلکه برای کیفیت حافظه نیز مهمند و آنها برای اضافهکردن زمان به حافظه بسیار مفید هستند و کمک میکنند تا خاطرات مشابه مانند: چطور دوچرخهتان را پیدا کنید که در ایستگاه هر روز در منطقه مشابهی پارک میکنید، اما کمی در موقعیت متفاوتی باشد.
ولی جالبتر از آن تحقیقی است که ما بر روی نوروژنز و افسردگی میکنیم. ارتباط روشنی بین نوروژنز و افسردگی وجود دارد، بیشتر از آن، اگر شما تنها نوروژنز را مسدود کنید، کارآیی داروهای ضدّافسردگی را مسدود کردهاید.
در مجموع، اکنون ما فکر میکنیم شواهد کافی در دست داریم که بگوییم نوروژنز هدف ما خواهد بود اگر بخواهیم قدرت حافظه را بهبود بخشیم یا خلقوخوی را بهبود بخشیم حتی با افزایش سن از کاهش حافظه جلوگیری کنیم، یا با افسردگی مرتبط نشویم.
مهمترین قسمت این مصاحبه مربوط به انجام اموری است که نوروژنز را افزایش یا کاهش میدهد.
یادگیری و آموزش و مطالعه تولید عصبهای نو را افزایش و استرس و نگرانی تولید عصبهای نو را در هیپوکامپوس کاهش میدهد و همچنین کمبود خواب در این پروسه مؤثر است. دویدن و ورزشهای هوازی و همچنین فعالیتهای جنسی متعادل میتواند باعث افزایش نوروژنز شود.
غذایی که ما میخوریم و همچنین فاصله وعدههای غذایی نیز در این پروسه بسیار موثر است کاهش کالری بین 20 تا 30 درصد باعث افزایش نوروژنز میشود. مصرف فلاونوئیدها که در شکلات و یا بلوبری وجود دارد و همچنین اسید چرب امگا 3- که در ماهیهای چرب مانند سالمون یافت میشوند باعث افزایش عصبهای نو و در عوض رژیمهای غذایی سرشار از چربی اشباعشده، اتانول و مصرف الکل کاهش نوروژنز را در پی خواهد داشت.
نکته جالب توجه دیگر تحقیق گروه تحقق ژاپنی در مورد بافت غذایی میباشد. آنها دریافتهاند که رژیمهای غذایی ساده و نرم تولید نوروژنز را مختل میکنند و در مقابل غذاهای ترد، جویدن و برشته بهبودبخش هستند.
■ خندیدن
✓ خنده و خندیدن تأثیرات بسیاری بر جسم و روان ما دارد
خندیدن هورمونهای استرسزا را در بدن کاهش داده و سیستم ایمنی بدن را بالا میبرد و گلبولهای سفید را برای مبارزه با بیماریها تقویت کرده بنابراین مقاومت بدن را در مقابل بیماری بالا میبرد! بنابراین خندیدن بالاترین داروست. در حقیقت هیچ چیزی سریعتر از خندیدن ذهن شما را عمیقاً تحت تأثیر قرار نمیدهد تا به تعادل برگردد. آن، همچنین به هوشیاری و تمرکز شما کمک نموده، شما را به سمت راحتتربخشیدن و از خشم رهاشدن هدایت میکند.
خنده برای هر شخصی سهلالوصول و رایگان است و این هدیهای بزرگ از طرف خالق کائنات است تا بتوانیم تقریباً بر هر مشکلی، آسانتر غلبه کنیم. در زیر چند مورد مشخص را که خنده میتواند بهترین ابزار برای رسیدن به آنها باشد، ذکر میکنیم:
• خنده تمام بدن را ریلکس میکند.
• یک خنده خوب و عمیق و از ته قلب باعث شلشدن عضلات و رهایی آنها از تنش گردیده و ماهیچهها را برای 45 دقیقه ریلکس و رها میکند.
• خنده سیستم ایمنی بدن را بالا میبرد.
• خنده در بدن اندروفین آزاد میکند و میتواند بصورت مسکن درد شما را بصورت موقت کاهش دهد.
• خندیدن قلب را محافظت میکند.
باعث تقویت عروق گردیده و جریان خود را افزایش میدهد که این امر باعث کاهش خطر ابتلا به حمله قلبی میگردد.
• عصبانیت را کنترل و به تفاهمرسیدن را آسانتر میکند.
زمانی که اختلاف نظری در جمع وجود دارد یک مطلب خندهدار افراد را برای ادامه بحث و شنوایی موثرتر کمک نموده و به توافقرسیدن را آسانتر میسازد.
• خنده حتی باعث طولانیترشدن عمر میگردد.
یک مؤسسه تحقیقاتی در نروژ دریافت که افرادی که آسان میخندند و دیگران را میخندانند، عمر طولانیتری نسبت به افراد عبوس دارند.
• خندیدن باعث حرکتکردن ماهیچههای صورت گردیده، گردش خون را در صورت به شکل بهتری هدایت مینماید، بنابراین چهرهای بشاشتر و زیباتر به شما هدیه میکند.
■ پرورش جسم به عنوان جایگاه هستی ما
■ پاکسازی جسمی و ذهنی از طریق تغذیه درست، مدیتیشن و تکنیکهای تنفسی
■ آشتی با کودک درون
■ بالابردن هوش هیجانی
■ هدفگذاری در زندگی و تعهد به آن
■ فراگیری تکنیکهای ذهن آگاهی (Mindfulness)
■ خلقکردن
گردآورنده: حسین پوراشرفی
گیاه دارویی چیست ؟
به گیاهانی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تمام یا اجزایی از آن به صورت تازه، خشک شده و یا مواد موثره استخراجی از آن به منظور اثرات بهداشتی،پیشگیری و درمانی در بدن انسان، حیوانات و دیگر گیاهان به کار می رود، و یا در واقع گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندامهای آنها حاوی ماده موثره است. این ماده که کمتر از ۱٪ وزن خشک گیاه را تشکیل میدهد، دارای خواص دارویی مؤثر بر موجودات زنده است . این گیاهان از زمان پیدایش بشر در مکانهای مختلف بوجود آمده اند و باعث زیبایی این دنیا شده است. تاریخچه پزشکی و درمان در ایران به دوران آریایی، در حدود 7000 سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد و نیز نخستین نوشته ها و نسخه های به دست آمده از گیاهان دارویی در تمدن های مهم دنیا نظیر ایران باستان، مصر، خاورمیانه، یونان باستان، هند و چین به 3000 سال قبل از میلاد بر می گردد. نخستین پزشک آریایی به نام تریتا یا آتروت نام داشت. شخصی بود دانا و توانا که برای نخستین بار ناخوشی و تب ناشی از زخم شمشیر و نیزه را درمان کرد. از ارزشمندترین منابع قدیم طب سنتی، ابوعلی سینا پزشک و فیلسوف ایرانی آن را به رشته تحریر درآورد در این اثر گرانبها ۸۱۱ داروی گیاهی و خواص درمانی آنها را معرفی کرد با کمال افتخار در حال حاضر اثر این دانشمند بزرگ ایران زمین به عنوان یکی از منابع مهم در دانشگاه های پزشکی سراسر دنیا مورد تدریس و مطالعه قرار می گیرد
در ایران حدود ۸۰۰۰ گونه گیاهی موجود است که از این تعداد ۲۳۰۰ گونه جزء گیاهان معطر و دارویی از این تعداد ۴۵۰ گونه در عطاریهای ایران به فروش میرسند که 50 گونه رقابتی هستندکه ایران بیشترین صادرات را در زمینه زعفران و گل محمدی دارد.
.
طبقه بندی بر اساس نوع ماده مورد مصرف گیاه
الف- برگ و جوانه
ب- بذر یا میوه
پ- ساقه یا پوست ساقه
ت- ریشه، غده یا پوست ریشه
ث- صمغ یا شیرابه و.
درباره این سایت